همزمان با دهه امامت و ولایت، شصت و ششمین جلسه انجمن «عصر داستان» مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی با رویکرد «طنز در داستاننویسی»، در مکتب هنر رضوان مشهد برپا شد.
مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی با توجه به برگزاری پنجمین رویداد آموزشی «طنز قلمه» با همکاری این مؤسسه و با حضور استادان برجسته طنزپرداز کشور، در ایام پایانی خرداد 1403، در مکتب هنر رضوان، جلسه هفتگی انجمن عصر داستان خود را در قالب نشست تخصصی با محوریت خوانش و نقد و بررسی داستانهای طنز، برگزار کرد.
این جلسه که بعدازظهر چهارشنبه 30 خردادماه در مکتب هنر رضوان برپا شد، میزبان داوود امیریان، نویسنده، فیلمنامهنویس و طنزپرداز و محسن فراهانی، نویسنده و طنزپرداز، بود.
این محفل داستانی علاوه بر حضور اعضای فعال انجمن عصر داستان با حضور پرشور استادان داستاننویسی و داستاننویسان مشهدی، حال و هوای خاصی گرفته بود و در مجموع، سه داستان طنز از اعضای این انجمن در جلسه به نقد و بررسی گذاشته شد که یکی از این داستانها، رنگ و بوی رضوی داشت و پادکست تولیدی آن توسط مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، در جلسه پخش شد.
در ادامه برخی از نکاتی که در این جلسه با رویکرد طنز در داستاننویسی مطرح شد، را مرور میکنیم :
تضاد و اغراق؛ دو تکنیک مهم طنزنویسی
در این جلسه انجمن عصر داستان، محسن فراهانی اظهار کرد: داستانهای طنز، براساس ایده طنز، شخصیت طنز و لحن طنز راوی شکل میگیرند. به طور نمونه، کتاب «ته خیار» اثر هوشنگ مرادی کرمانی، دارای ایده طنز است.
این طنزپرداز از «طنز»، «فکاهی»، «هجو» و «هزل»، به عنوان گونههای شوخ طبعی نام برد و افزود: در کتاب «حدیث قند» اثر ابوالفضل زرویی نصرآباد، تعاریف استادان طنزنویسی تاریخ ایران در خصوص طنز آمده است که الزام طنز بر نقد است و شوخ طبعی در آن باید باشد. در واقع، تعریفی همچون؛ «طنز، خندههای آه آه و گریههای قاه قاه است»، ذکر شده است.
به گفته وی، طنز، بیان شوخ طبعانه و شیرین یک معضل و مشکل یا انتقاد از یک موضوع است. به طور مثال، فقر چهره سیاهی دارد و نویسنده با زیرکی و زبان شیرین طنز میتواند این معضل را در جامعه در داستانش نشان داد که در این میان، الزامی بر خنداندن مخاطب نیست.
فراهانی با بیان اینکه از دو تکنیک مهم «تضاد» و «اغراق» در طنز استفاده میشود، تصریح کرد: به طور مثال، در فیلم «مارمولک» نمونه کاربرد تضاد مشاهده میشود.
وی افزود: اغراق نیزمیتواند غلو، بزرگنمایی و حتی کوچکنمایی باشد و نویسندگان با نوشتن زیاد و کسب تجربه، به تدریج میزان استفاده از اغراق را در متن خود پیدا میکنند.
عدم استفاده از کلیشهها توسط طنزپردازان حرفهای
فراهانی گفت: وقتی تراکم شوخی در متن بالا باشد یعنی، مخاطب به صورت رگباری با شوخیهای نویسنده در متن مواجه می شود و بیشک اثرش را بر او خواهد گذاشت تا این که به طور مثال، در هر 10 خط یکبار، از یک شوخی استفاده شود.
وی ادامه داد: با شکستن ساختارهای طبیعی و منطقی، میتوان اثر طنز خلق کرد و وقتی غیرممکنها، ممکن و غیرحقیقیها، حقیقی میشود این امر به ذهن خلاق نویسنده بستگی دارد.
این طنزپرداز، تصریح کرد: طنزپردازان حرفهای باید مواظب تکرار کلیشهها در خلق آثارشان باشند و از بازتولید کلیشهها دوری کنند، به طور مثال مواردی همچون، خانمها در رانندگی نمیتوانند درست پارک دوبل کنند یا آقایان همیشه جوراب هدیه میگیرند، کلیشهای است.
وی افزود: وقتی در ساختار داستان طنز خود از چند مثال استفاده میکنید، بامزهترین مثال را در آخرین مثال در متن بگنجانید تا داستان در ضربه آخر، اثرش را بر مخاطب بگذارد.
فراهانی با اشاره به کتاب «آبنبات هلدار»، گفت: لهجه در طنز بسیار کاربرد دارد و نویسندگان مشهدی که از نعمت لهجه برخوردار هستند، میتوانند از این ظرفیت لهجه به خوبی در داستانهای طنز خود استفاده کنند.
همچنین در این جلسه انجمن عصر داستان، داوود امیریان با اشاره به آثار «عزیز نسین» اظهار کرد: در داستان طنز بسیار مهم است که با لحنی شیرین بنویسیم. نویسندگان با ایجاد شیطنت و بازی در متن، میتوانند موقعیتهای طنز خلق کرده و بر طنز اثر خود بیفزایند.
گفتنی است؛ نگار تشکری نیز به عنوان دبیر انجمن عصر داستان مؤسسه، مدیریت جلسه را برعهده داشت.