دومین جلسه کارگاه «فلسفه ادبیات» به همت انجمن «عصر داستان» مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی با محوریت مسئله زیباییشناسی در فلسفه ادبیات در مکتب هنر رضوان مشهد برپا شد.
محمد جواد استادی مدرس و پژوهشگر مطالعات فرهنگی در این جلسه که بعدازظهر چهارشنبه 10 آبان ماه با حضور جمعی از علاقهمندان به ویژه داستاننویسان در مکتب هنر رضوان برگزار شد، با اشاره به اینکه مسئله زیبایی مفهومی انتزاعی است و درک آن پیچیده و سخت است، اظهار کرد: از آنجایی که نویسنده باید بتواند در آثارش هنرمندی خود را جلوهگر کند، با مسئله زیبایی درگیر است.
وی ادامه داد: اصلیترین عامل جذب یک اثر یا مصنوع هنری نیز لذت است. در این میان، لذت انواع مختلف دارد و نوع لذت و کیفیت ادبی که لذت را ایجاد میکند در چارچوب زیباشناسی ادبیات مورد بررسی قرار میگیرد.
2 رویکرد زیباییشناسی
استادی گفت: دو رویکرد نسبت به زیباییشناسی وجود دارد؛ آیا این زیباییشناسی در چارچوب یک تجربه زیباییشناختی پیشینی برای ما اتفاق میافتد یا الزاماً تجربه زیباییشناختی قبلی ما نیست و جنبه فنی، قراردادی و مطالعاتی از پیش تعیین شده دارد.
وی افزود: در این میان، این سؤال مطرح است آیا در هر کدام از این رویکردها، معیارها و شاخصهای تعریف زیبایی در دورههای مختلف تغییر میکند یا ثابت است؟ به طور مثال، معیارهای برخورد با زیبایی امروز با توجه به فضای فرهنگی ایران نسبت به دوره صادق هدایت تغییر کرده است.
این نویسنده و منتقد حوزه ادبیات با بیان اینکه لذت باید در فرد ایجاد رضایت کند، تصریح کرد: اگر مخاطب متن را بخواند و رضایت نداشته باشد، لذت حاصل از خوانش آن متن کارساز نیست.
زیبایی از نگاه افلاطون
وی با اشاره به اینکه توجه به زیبایی به معنای فلسفی آن از قرن ۲۰ میلادی آغاز شد، گفت: افلاطون، اولین فردی است که به مفهوم زیبایی به شکل جدی پرداخته است.
استادی ادامه داد: از نگاه افلاطون، زیبایی به معنای تناسب است. این تناسب میتواند در درون خود محتوا، بین فضایی که شما کار میکنید، بین تکنیک و محتوا و بین عناصر تکنیکی مورد استفاده در حوزه داستان وجود داشته باشد.
وی اضافه کرد: بنا به گفته افلاطون، اگر توانستید در موضوع، در توانایی ایجاد لذت و احساس مطبوع و آرامش و شادی در مخاطب ایجاد تناسب کنید، یعنی زیبایی خلق کردید. در این میان، موضوع در ادبیات، موضع نویسنده نسبت به محوری است که به آن میپردازد.
اهمیت زیبایی در ماندگاری اثر
همچنین مدرس کارگاه بیان کرد: به گفته کانت نیز آنچه زیبا است که یک ویژگی مهم داشته باشد و ماندگار شود. یعنی با تغییر سلیقه مخاطبان باید همچنان زیبا به نظر برسد. به طور مثال، آثار شکسپیر همچنان زیبا و ماندگار است و از آن در خلق آثار هنری اقتباس میشود.
وی گفت: البته به نظر میرسد در دوران مدرن، درک زیبایی تحت تأثیر شرایط فرهنگی، اقتصادی و تبلیغات دگرگون شده است. جریان جهانی برای کنترل مصرف فرهنگی تلاش میکند معیارهای زیبایی ثابت را برای ایجاد یونیفرمهای ثابت در ادبیات که ما باید از آن پرهیز کنیم، بوجود آورد.
مشخصههای زیباییشناختی آثار ادبی
استادی ادامه داد: به گفته «آرتور دانتو» نیز آنچه شما از یک اثر درک میکنید، معیاری بر هنر بودن آن اثر نیست بلکه جایگاه آن اثر در جامعه هنرمندان مشخص میشود. به عبارتی ممکن است بین دو شیء به حدی شباهت وجود داشته باشد که در ظاهر برای آنها تفاوتی قائل نشویم در حالی که به گفته دانتو ممکن است یکی از آنها اثری هنری و دیگری فاقد ارزش هنری باشد.
همچنین این مدرس و پژوهشگر مطالعات فرهنگی گفت: وقتی به اثر ادبی میگوییم آراسته است، یعنی از تناسب و تعادل برخوردار است یا منسجم و زیبا است. در واقع اگر این امر را معین کنیم، ماهیت زیبایی آن را مشخص کردهایم.
وی افزود: به گفته «بریس کائوت» نیز ویژگیهای دال بر ارزش زیباییشناختی به معنای محدود کلمه، ویژگیهایی هستند که مبنای نوع خاصی از لذت یا رنج حسی یا فکری قرار میگیرد. بدین معنا، زیبایی، برازندگی، لطافت و متضادهایشان نیز دال بر ارزش زیباییشناختی دارند.
استادی با اشاره به اینکه هنر حاصل نگارههای زیباییشناختی است و نوع خاصی از تجربه را در انسانها ایجاد میکند، خاطرنشان کرد: در این میان این پرسش مطرح میشود، آثار ادبی نیز کیفیات زیباییشناختی مشابه کیفیات زیباییشناختی سایر هنرها همچون نقاشی و موسیقی دارند یا خیر؟ اگر این کیفیات زیباییشناختی را دارند، نقش نقد ادبی در این میان چیست؟