اهمیت و کاربرد فلسفه ادبیات در نگارخانه رضوان مشهد تبیین شد

  اهمیت و کاربرد فلسفه ادبیات در نگارخانه رضوان مشهد تبیین شد

نخستین جلسه کارگاه «فلسفه ادبیات» به همت انجمن «عصر داستان» مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی با محوریت تبیین اهمیت و کاربرد فلسفه ادبیات در نگارخانه رضوان مشهد برگزار شد.

محمد جواد استادی مدرس و پژوهشگر مطالعات فرهنگی در این جلسه که بعدازظهر چهارشنبه 12 مهرماه با حضور جمعی از علاقه‌مندان به ویژه داستان‌نویسان در نگارخانه رضوان برگزار شد، با اشاره به این‌که فلسفه ادبیات موضوعی مهم و نوپدید است، اظهار کرد: نگاه به فلسفه در ایران به دلایل مختلف کاربردی و امروزی نبوده است.
وی ادامه داد: مردم کشور ما شناخت درستی از فلسفه ندارند، چون احساس می‌کنند فلسفه به زندگی روزمره و کاری آنان کمک چندانی نمی‌کند.  
 

فلسفه ادبیات؛ زیرمجموعه فلسفه هنر

استادی با تأکید بر این‌که فلسفه ادبیات به دلیل سروکار داشتن با زیبایی از جمله رشته‌های زیرمجموعه فلسفه هنر به شمار می‌آید، گفت: فلسفه علم شناخت است و پدیده‌ها را تعریف نمی‌کند. از این رو، فلسفه ادبیات نیز تعریف مشخصی از ادبیات به ما نمی‌دهد، اما موجب شناخت درستی از ادبیات می‌شود که این شناخت می‌تواند زمینه‌ساز تعریف آن شود.
وی افزود: فلسفه کلیات یک مسئله را بررسی می‌کند تا شناخت عمیق‌تر و کلی‌تری را از یک مسئله برای ما ایجاد کند. همچنین فلسفه به موضوعات گسترده‌ای می‌پردازد و با مصادیق سر و کار ندارد.
این نویسنده و منتقد حوزه ادبیات، فلسفه ادبیات را جزء پیچیده‌ترین فلسفه های مضاف دانست و بیان کرد: فلسفه به دو نوع «فلسفه محض» و «فلسفه مضاف» تقسیم‌بندی می‌شود. در این بین، ریشه فلسفه ادبیات به عنوان یک فلسفه مضاف به یونان برمی‌گردد.
استادی ادامه داد: فلسفه مضاف، دانشی است که از مسیر تاریخی یا عقلانی به شکلی فرانگرانه، یک پدیده را تحلیل یا توصیف می‌کند. تعداد فلسفه‌های مضاف بی‌شمار است، در واقع، هر چه قدر مضاف الیه‌های جدیدی ایجاد شود، فلسفه‌های مضاف جدیدی بوجود می‌آید. به طور مثال، ادبیات، یکی از این مضاف الیه‌ها است.
وی افزود: این مضاف الیه‌‌ها، به دو گونه «دانشی» و «غیردانشی(پدیده)» تقسیم‌بندی می‌شود. به طور مثال، فلسفه پزشکی، فلسفه جامعه‌شناسی و فلسفه روانشناسی، از انواع دانشی است. اما فلسفه دین، غیردانشی است. در این میان، ادبیات هم می‌تواند دانشی باشد و هم یک پدیده غیردانشی.
 

تفاوت مفهومی سه واژه مشابه
استادی با بیان این‌که در فلسفه به دنبال گوهرشناسی، هستی‌شناسی و سپس چرایی آن پدیده هستیم، بر تفاوت بین سه واژه «فلسفه و ادبیات»، «فلسفه در ادبیات» و «فلسفه ادبیات» تأکید کرد.
وی ادامه داد: به هر اثری که یک فیلسوف درباره ادبیات نوشته باشد، فلسفه و ادبیات می‌گوییم. فلسفه در ادبیات نیز بیانگر بررسی مضامین فلسفی در آثار ادبی است. به طور مثال بررسی رگه های اگزیستانسیالیزم در آثار ژان پل سارتر در زمره فلسفه و ادبیات قرار می گیرد.
مدرس کارگاه تصریح کرد: فلسفه ادبیات نیز یک رویکرد تحلیلی برای شناخت ادبیات و مرزهای آن است. وقتی درباره گوهر، هستی و چرایی ادبیات صحبت می‌کنیم، فلسفه ادبیات به پاسخ دادن پرسش‌هایی همچون چگونگی توصیف آثار ادبی، طبقه‌بندی ادبیات و... کمک می‌کند.
وی در خصوص نقطه اشتراک «فلسفه در ادبیات» با «فلسفه ادبیات» نیز گفت: از ادبیات می‌توان برای تکامل بخشیدن به یک اندیشه فلسفی استفاده کرد. از طرف دیگر، ادبیات می‌تواند یک اندیشه فلسفی را به چالش بکشد. به طور نمونه، فلسفه ادبیات به این پرسش پاسخ می‌دهد که مبنای داستان صدق است یا کذب.
استادی همچنین در محورهای موضوعی از جمله علت‌های پیچیدگی ادبیات، گام‌های بررسی ماهیت امر ادبی، جایگاه فلسفه ادبیات و کاربردهای فلسفه ادبیات، در نخستین جلسه این کارگاه سخن راند.  
وی خاطرنشان کرد: بنیان مباحثی که در کارگاه چهار جلسه‌ای فلسفه ادبیات در انجمن عصر داستان ارائه می‌شود، مبتنی بر دیدگاه‌های فلسفه ادبیات «پیتر لامارک»؛ فیلسوف بریتانیایی و همچنین دیدگاه‌های فلسفه در رمان «مارتا نوسبوم»؛ فیلسوف آمریکایی است که مباحث 3 جلسه آینده این کارگاه به ارزش و زیبایی در ادبیات اختصاص دارد.

تاريخ: ۱۴۰۲/۷/۱۵