نگاهی بر زندگی و آثار زنده‌یاد حبیب‌الله چایچیان شاعر قطعه معروف «آمدم ای شاه پناهم بده» سادگی و اخلاص در شعرهای «حسان» موج می‌زند

 نگاهی بر زندگی و آثار زنده‌یاد حبیب‌الله چایچیان شاعر قطعه معروف «آمدم ای شاه پناهم بده» سادگی و اخلاص در شعرهای «حسان» موج می‌زند

سروده معروف «آمدم ای شاه پناهم بده» یا «قطعه‌ای از بهشت» با صدای محمدعلی کریم‌خانی، یکی از آثار تأثیرگذار و ماندنی در توصیف حال و هوای زائران حضرت رضا(ع) است. بی‌شک این نوای دلنشین را محبان شمس الشموس(ع) بارها شنیده‌اند و آن را زمزمه کرده‌اند، حتی بدون آنکه نام شاعر این سروده ماندگار یعنی زنده‌یاد حبیب‌الله چایچیان متخلص به «حسان» را بدانند. حبیب‌الله چایچیان در سال 1302 خورشیدی در تبریز متولد شد. او شش ساله بود که به همراه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد و پس از اتمام تحصیلاتش در بانک ملی ایران استخدام شد. در این بین، چایچیان نخستین شعرش را در پانزده سالگی در رثای پدرش سرود. او به تشویق مادر، به سرودن شعر در مدح و مرثیه اهل عصمت و طهارت(ع) پرداخت. این شاعر متعهد و انقلابی از اندیشه‌های علامه امینی و عسکری تأثیر پذیرفته و بارها در حضور رهبر معظم انقلاب(مد ظله العالی) شعر خوانده و مورد تشویق ایشان هم قرار گرفته است. حسان، هنر و قریحه سرشار خود را وقف خادمی ائمه اطهار(ع) کرد چنان که «گل‌های پرپر»، «خزان گلریز»، «سایه‌های غم»، «ای اشک‌ها بریزید(جلد اول دیوان اشعار)» و «خلوتگاه راز(جلد دوم)» و «زمزمه‌های قلب من(جلد سوم)»، منتخبی از عناوین آثارش به شمار می‌رود. او در نهم آذر 1396 در تهران دار فانی را وداع گفت. در ادامه به بهانه سالروز درگذشت این شاعر و مرثیه‌سرای اهل بیت(ع) با محمدجواد غفورزاده(شفق) دبیر شورای شعر انجمن ادبی رضوی مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی درباره زنده‌یاد حسان به گفت‌وگو می‌پردازیم. 


از محتوای خوب تا روانی شعر
محمدجواد غفورزاده دفتر خاطرات ذهنش را ورق می‌زند و برایمان از زنده‌یاد حسان و شعرهایش می‌گوید: «آشنایی‌ام با مرحوم حسان به دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر می‌گردد و در جلسات مختلف خدمت ایشان رسیده بودم. همچنین از کتاب‌هایش که بارها تجدید چاپ شدند، استفاده کرده‌ام. کتاب "ای اشک‌ها بریزید"، یکی از بهترین کتاب‌های حسان محسوب می‌شود. اگر چه حسان اصالتاً ترک‌زبان بود، اما شعر فارسی به خوبی می‌سرود. شعرهای او محتواهای خوبی هم داشتند. از طرف دیگر، روانی و سادگی از ویژگی‌های بارز شعرهایش بود. شاید او خیلی به دنبال استفاده از صنایع شعری در آثارش نبود و بیشتر سعی می‌کرد به خود شعر بپردازد. شعرهایش هم با توجه به سادگی و روانی و اخلاص، به تدریج همه‌گیر شد چنان که از شعر "آمده‌ام ای شاه پناهم بده" به عنوان معروف‌ترین اثرش می‌توان نام برد که سرودن آن هم داستانی دارد». گویا این شعر در حرم رضوی، زمانی که حسان مادر بیمارش را به زیارت ضریح مطهر امام هشتم(ع) می‌برده، سروده شده است. این پیشکسوت شعر آیینی کشور با خوانش ابیاتی از یک غزل رضوی زنده‌یاد حسان همچون "آن پرچمی که بر سر بام حریم توست   راه بهشت را به محبان نشان دهد"، ادامه می‌دهد: «حسان شعرهای خوب بسیاری در دیگر موضوعات به‌ ویژه عاشورا سروده است. به طور مثال یکی از شعرهای معروفش را برای حضرت ابوالفضل(ع) گفته است؛ "... دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد   چشم من داد از آن آب روان تصویرم...". همچنین شعر معروف"امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود" را برای شب عاشورا سروده‌ است که همچنان از آن در مجالس مذهبی استفاده می‌شود».    


غزلی به یاد حسان
به گفته استاد شفق، زنده‌یاد حسان به طور معمول تعدادی از کتاب‌هایش را به همراه داشت و شعرهایش را در مجالس مختلف می‌خواند. او با تُن صدای خوبش، اجرایی تأثیرگذار داشت که در خاطر همگان باقی می‌ماند. او اگر شعر جدیدی سروده بود، اول آن شعر تازه را می‌خواند و سپس شعرهای مناسبتی‌اش را در صورت نیاز قرائت می‌کرد. همچنین این پیر غلام اهل بیت(ع)، زمانی که به مشهد مشرف می‌شد در جلسات شعری مختلف این شهر مقدس شرکت می‌کرد و حاضران از اجرایش فیض می‌بردند چنان که میهمان جلسه انجمن ادبی رضوی در حرم مطهر امام رضا(ع) هم شده بود. در ادامه این شاعر برجسته مشهدی، ما را میهمان غزلی می‌کند که در سال 1378 به پاس ارادت دیرین و سابقه دوستی دیرپای با استاد حسان سروده و به این شاعر مخلص و متعهد اهل بیت(ع) اهدا کرده است؛ 
«او کیست؟ چون شمیم که در گل نهان شده است   چون لاله در غم شهدا یک دهان شده است/ آن باغبان شوق که گلواژه کلام   از سعی او شکفته‌تر از ارغوان شده است/ آوای قلب خسته و سوز درون او   در جویبار زمزمه او روان شده است/ تا وا شود به جانب آفاق بی‌کران   ذوق هزار پنجره را، ترجمان شده است/ حال و هوای سیر و سفر در ضمیر اوست   چون شعرِ خود مسافرِ گِرد جهان شده است/ از هفت شهر عشق سبکبار بگذرد   هر چند چرخ با دل او سرگران شده است/ شاگرد دل سپرده "علامه امین"   بر سفره عنایت او میهمان شده است/ افکند سایه بر سر او چتر "الغدیر"   آسوده در حمایت این سایبان شده است/ یک عمر در مدار ولایت قدم زده   مجذوب بی‌اراده آن کهکشان شده است/ ره‌یافته به ساحت و خلوت‌سرای راز   در گلشن ولای علی نغمه‌خوان شده است/ پیوست همچو قطره به دریای بی‌کران   آنک مقیم ساحل امن و امان شده است/ گِرد حریمِ سلسله نور در طواف   مفتونِ روی قبله نمای جهان شده است/ عطر بهار عترت و قرآن به دفترش   بخشیده روح سبز که دور از خزان شده است/ دارد به مدح ماه بنی‌هاشم افتخار   گر صاحب ستاره به هفت آسمان شده است/ دیباچه مطهر "زینب" به دست اوست   شرح شکوه شیرزنی قهرمان شده است/ با التفات "فاطمه" آن کوثر عفاف   طبع‌اش پر از جوانه و شعرش جوان شده است/ یادآور صدای بلال است شعر او   "ای اشک‌ها بریزید" وقت اذان شده است/ نالیده است بس که در اندوه نی‌نوا   چاووش دل شکسته این کاروان شده است/ گاهی در انتظار غباری ز کوی دوست   چشمِ به خون نشسته او سرمه‌دان شده است/ محبوب اهل راز و حبیب سخن "شفق"!   در بوستان عشق حسینی "حسان" شده است».

تاريخ: ۱۳۹۹/۹/۱۲