کفشداری فیلم مستند "کفشداری" ساخته محمد دستمالچیان یکی از قسمتهای مجموعه تلویزیونی "هویت مشهد قدیم" است و با یک مقدمه تاریخی خوب آغاز می گردد. امتیاز اصلی فیلم آشنا کردن مخاطب با تاریخچه ،سیر تغییر و تحولات و حواشی مرتبط با شغلی(کفشداری زائران حرم امام رضا) است که شاید در نگاه اول شغل چندان مهمی به نظر نرسد اما در ادامه و با تماشای فیلم متوجه می شویم که در شهر مشهد، هر موضوعی(از قبیل شغل و یا موارد دیگر )که با امام هشتم شیعیان پیوند خورده باشد، برای دوستداران آن حضرت اهمیتی ویژه می یابد و پس از شنیدن صحبتهای کسانی که این شغل را در حال و گذشته بر عهده داشته اند متوجه اهمیت و جایگاه خاص این شغل برای آنها می شویم . با این وجود فیلم در بخش های انتهایی، مسیر روایی مشخصی را دنبال نمی کند و تأکید بیش از حد بر مصاحبه و خاطرات ذکر شده از سوی برخی مصاحبه شوندگان از جذابیت فیلم می کاهد. علاوه بر این تدوین نیز در این صحنه ها بعضا به درستی عمل نکرده و شاهد کات های نامناسب به افرادی هستیم که واکنش آنها به صحبت های مصاحبه شوندگان باورپذیر نیست و مشخص است که این پلانها ارتباطی با یکدیگر ندارند. بر من آرام قدم بگذارید فیلم مستند "بر من آرام قدم بگذارید" ساخته علیرضا سبحانی به زندگی و فعالیت های یک استاد بافنده فرش اصفهانی (یدالله صفدرزاده) می پردازد که فرش های گران قیمت و نفیسش را به موزه آستان قدس رضوی تقدیم کرده است .علی رغم اینکه در ابتدای فیلم پرسشی(دلیل ماندگاری آثار استاد) مطرح می شود و در ادامه سعی می گرد تا به آن پاسخ داده شود و مسیر روایی مشخصی برای فیلم تعریف می گردد اما مشکل اساسی فیلم تدوین است و پلانهای اضافی ای که میتوانستند حذف گردند. برخی خاطرات (مثلا شستن فرش در زاینده رود) که استاد از گذشته تعریف می کنند با موضوع اصلی فیلم و مسیر روایی آن تناسبی ندارند و انسجام و یکدستی روایی فیلم را برهم زده اند. شروع فیلم و عنوان آن انتظارات روایی متفاوتی را برای بیننده ایجاد می کنند و تماشاگر فکر می کند که صرفا فیلمی مستند در مورد فرش بافی خواهد دید در صورتیکه فیلمساز از همان ابتدا می توانست با نشان دادن تصاویری از فرشهایی که استاد با موضوعات مذهبی بافته اند زودتر تماشاگر را متوجه موضوع اصلی فیلم نماید. گفتگو در مورد جزئیات رنگ و بافت برخی از فرش ها که موضوعشان مذهبی نیست و صرفا جزو فرش های اهدایی هستند چندان ضروری به نظر نمی رسد چرا که تأکید فیلم بر روی ارادت استاد به اهل بیت و الهام گرفتن از آنها در خلق این آثار هنری هستند (که با موضوع اصلی جشنواره نیز منطبق است) و نه موضوعات دیگری از قبیل سبک کار استاد که به نظر می رسد پتانسیل ساخته شدن مستندی دیگری در خود نهفته دارد. با این اوصاف سوژه فیلم خاص است و توانایی آن را دارد که بیننده را با خود همراه نماید . به اینها باید جذابیت های بصری فیلم (بواسطه نقش و نگار های چشم نواز فرش ها) را نیز افزود که خود عاملی در جذب مخاطب به شمار می روند.
شفاعت فیلم "شفاعت" ساخته رضا اکبریان گالشکلایی با اغماض یک مستند هیبریدی(دورگه) از نوع مستند داستانی به شمار می رود چرا که سوژه اصلی فیلم توسط گروه فیلمبرداری دنبال شده است و اساسا قادر نبوده که جلوی دوربین بازی نماید. البته ممکن است این فیلم شباهت هایی نیز با فیلم های داستانی ای داشته باشد که در یک لوکیشن واقعی ساخته می شوند و اساسا از آن دسته فیلمهایی است که در مورد ماهیت آنها می توان بحث و گفتگو کرد و بعضا توضیحات صادقانه کارگردانها در مورد نحره ساخته شدن فیلم نیز می تواند در دسته بندی دقیق فیلم راهگشا باشد. فیلمساز تلاش کرده تا یک باور اعتقادی مخصوص به انسانها(شفا گرفتن از معصومین) را برای یک حیوان(کبوتر) در بستری از واقعیت دراماتیزه و باور پذیر نماید و تا حدود زیادی نیز در این کار موفق بوده است. اساسا فیلم از جسارت و خلاقیتهایی برخوردار است که معمولا در فیلم های مرتبط با موضوعات اعتقادی و مذهبی متأسفانه کمتر شاهد آن هستیم .موقعیت دوربین اعم از ارتفاع پایین آن ،زاوایای نامتعارف و حرکت سیال آن، از جمله تمهیداتی است که کارگردان برای ترسیم موقعیت پر تنش کاراکتر اصلی ( کبوتر گرفتار در میان آدمهای دائم در رفت و آمد) و ورود به جهان ذهنی کاراکتر( p.o.v کبوتر) به خوبی از آن بهره گرفته است.البته حرکات دوربین از اواسط فیلم با کنترل و پختگی بیشتری اجرا گردیده اند و در این میان تدوین نیز به انتقال مفهوم مورد نظر فیلمساز کمک کرده است. موسیقی فیلم نیز در صحنه های انتهایی تأثیرگذار و مناسب از کار در آمده است. در مورد اسم فیلم اما به نظر می رسد که مفهوم کلمه شفاعت (میانجیگری، عفو خواهی، درخواست عفو یا کمک کردن از کسی برای دیگری ) با موضوع فیلم یعنی شفاء گرفتن(یا حتی نوعی مددگرفتن) تا حدودی متفاوت باشد.
|