در سینه به جای دل، محرم داریم

 در سینه به جای دل، محرم داریم
در سینه به جای دل، محرم داریم
شب تاسوعای حسینی است و خیابان‌ها مملو از مردم سواره و پیاده‌ای که هر کدام برای رفتن به سوی هیئت و تکیه و مسجد عجله دارند تا خود را به عزاداری سالار شهیدان برسانند. بعضی‌ها هم در این شب‌ها زیارت حضرت رضا(ع) و استفاده از برنامه‌های مذهبی حرم مطهر را انتخاب می‌کنند. هر طرف می‌نگری کسی را نمی‌یابی که چشم تر نکند بر مظلومیت حسین(ع) و یاران باوفای او.
یک محفل معنوی عاشورایی
امشب، زمان وعده‌ اهالی علم و ادب دانشگاه فردوسی مشهد در آمفی‌تئاتر دانشکده علوم اداری و اقتصاد است تا اساتید بسیجی دانشگاه و شعرای آیینی انجمن ادبی رضوی شهر بهشت دور هم جمع شوند و در کنار هم از عاشورا بخوانند و بشنوند. در محوطه جلویی دانشکده روی نیمکت‌های اطراف حوض چند دختر جوان در حال صحبت درباره مراسم امشب‌اند و برای هم از شب‌های عزاداری سیدالشهداء(ع) و مراسم روضه‌ای که رفته‌اند تعریف می‌کنند. یکی می‌گوید: «کاش بعد از مراسم، به عزاداری حرم هم برسیم.» دیگری با شوق می‌گوید: «بیایید قرار بگذاریم عاشورا به یاد پیاده‌روی کربلا در اربعین از میدان شهدا تا حرم پابرهنه برویم.» دوستانش قبول می‌کنند و می‌گویند: «انشاالله.» لحظاتی بعد مراسم در آمفی‌تئاتر دانشکده آغاز می‌شود. نیروهای تدارکات برنامه در حال روشن کردن شمع‌های سیاه روی سن هستند. شمع‌هایی که انگار آن‌ها هم امشب عزادار اباعبدالله شده‌اند. بالاخره پرده آبی سن باز شده و نواهای مختلف عاشورایی در فضا می‌پیچد. مراسم با تلاوت آیاتی از کلام نور توسط یکی از اساتید رشته الهیات آغاز می‌شود. سپس مجری برنامه از دکتر رضایی‌کرمانی مسئول بسیج اساتید خراسان رضوی، دکتر بذرافشان مسئول بسیج اساتید دانشگاه فردوسی و علی ثابت‌نیا مدیرعامل موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی و شاعران پیش‌کسوت ادبیات آیینی انجمن ادبی رضوی که بانی این محفل معنوی شده‌اند تشکر می‌کند و سکان کشتی شعرخوانی عاشورایی را به اولین شاعر آیینی می‌سپارد.
 
 
 
سرخ‌ترین صدای سبز قرآن
استاد غلامرضا شکوهی در جایگاه قرار می‌گیرد و پس از عرض ارادت به حضرت ابا عبدالله‌الحسین(ع) حاضرین را میهمان دو غزل و چند رباعی می‌کند: «یک سینه‌ی سرخ غرق ماتم داریم... یک قلب لبالب از تب غم داریم... از بس‌که غم حسین در خاطر ماست... در سینه به جای دل، محرم داریم.» استاد ادامه می‌دهد: «آسمان بر دوش خود چون یاد سرخت می‌برد... تا قیام کوچ مغرب پیکر خورشید را... سرخ می‌پیچد صدای سبز قرآنت به گوش... می‌تکاند پلک چشم دختر خورشید را... جلوه‌ی خورشیدی‌ات بر نیزه‌های سوگوار... قدر آتش کرد روح کوثر خورشید را... سنگ هم بر سینه می‌زد سنگ وقتی می‌شنید... گریه‌های دردمند مادر خورشید را.» حاضران که همگی اهل فضلند گاهی در میانه شعرخوانی استاد شکوهی احسنت می‌گویند به این همه ارادت و شور. گاهی هم نم اشکی می‌زدایند با مصرع مصرع این دلدادگی‌های عاشورایی.
نهایت از خود گذشتن  
مجری برنامه از استاد محمدعلی سالاری‌ثانی برای شعرخوانی دعوت می‌کند و استاد غزل و رباعی خود را به ساحت مقدس حضرت ابوالفضل(ع) تقدیم می‌نماید: «صد شهر عشق را به تماشا گذاشتی... وقتی که در حریم عطش پا گذاشتی...  عاشق شدن نهایت از خود گذشتن است... وین طرفه را چه خوش به تماشا گذاشتی... آوازه‌اش ز وسعت هفت آسمان گذشت... دستی که در شریعه ز خود جا گذاشتی... آتش گرفت سلسله‌ی آب و علقمه... از حسرتی که بر دل دریا گذاشتی...» استاد در شعر دیگری می‌سراید: «آب و عطش و فرات مدیون تو شد... سیراب، نهال عشق از خون تو شد... در عشق چه کرده‌ای که از دشمن و دوست... هرکس که تو را شناخت مجنون تو شد؟» سرها پایین است و چشم‌ها آرام می‌گریند بر این مصیبت عظیم. گویا برای شیعه‌ی علی(ع) و محب حسین(ع) فرقی ندارد سوگی که می‌شنود ترکیب‌بندی از محتشم کاشانی شاعر قرن دهم هجری باشد یا غزلی نو و معاصر از شاعران آیینی. ماتم همان ماتم است و درد همان درد. این خط سرخ شهادت، همه‌ی مرزهای تاریخ را در هم شکسته است.
دل، عاشق حسین که شد جان عوض شده
محمدجواد غفورزاده(شفق) دبیر انجمن ادبی رضوی و پیش‌کسوت شعر آیینی، سومین شاعری است که برای مهمانان همایش سالانه بسیج اساتید دانشگاه فردوسی از غم کربلا می‌سراید: «عباس رخ تو ماه نوخاسته شد... از جلوه‌ی تو رونق مه کاسته شد... از پرده درآمدی و گفتی که حسین... گل بود و به سبزه نیز آراسته شد.» استاد شفق شعر دیگری به این شرح می‌خواند: «دل، عاشق حسین که شد جان عوض شده... در چشم گل، تجلیِ جانان عوض شده... وقتی نشسته روی لبت ذکر یا حسین... احساس می‌کنی که دل و جان عوض شده... از تربت حسین شفا می‌برد مسیح... باور کنید شیوه‌ی درمان عوض شده...» دل‌گویه‌های عاشقانه شاعران با سلام به سالار شهیدان ابا عبدالله‌الحسین(ع) توسط استاد غفورزاده شفق و همنوایی حاضرین در بخش اول برنامه به پایان می‌رسد.

 
 
این راه ادامه دارد
در بخش دوم برنامه، دکتر حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در رابطه با واقعه عاشورا، حضرت زین‌العابدین(ع) و شهدای کربلا برای حاضرین سخن‌رانی می‌کند. وی در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به اینکه می‌خواهد به تناسب حضور اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی اختصاصا به نقش حضرت سجاد(ع) در واقعه عاشورا بپردازد می‌گوید: «داستان حسین(ع) منطق دارد و هیچ احساسی نمی‌تواند در برابر آن بی‌تفاوت بماند. هیچ عقل متعارف انسانی هم امکان اینکه در برابر این ماجرا بی‌تفاوت بماند را ندارد.» رحیم‌پور ازغدی در ادامه می‌افزاید: «امام سجاد(ع) اسلام و تشیع را که در کربلا در حال نابودی بود دوباره احیاء کرد و به آن زندگی نو بخشید. ایشان بعد از کربلا کاری کرد که حسینی بودن افتخار شود و یزیدیان تا ابد لعنت‌الله باشند.» وی تاکید می‌کند: «به نظر من سخت‌ترین شرایط بین همه اهل بیت(ع) شرایط امام سجاد(ع) بود. زیرا ایشان با کسی طرف بود که حتی ملاحظه امام حسین(ع) را نمی‌کرد. واقعیت این است که بایستی با دقت و هوشمندی بیشتری به صحیفه سجادیه پرداخت. زیرا در این اثر بیانه‌ی جامعه دینی و تمدن اسلامی را می‌توان به وضوح دید. علاوه بر این در این اثر بی‌نظیر، درباره رابطه درست انسان با خدا که چطور می‌شود با خدا سخن گفت و او را شناخت صحبت شده است. می‌توان به جرات اذعان داشت امام سجاد(ع) مربوط به هزار و اندی سال پیش نیست. راه و روش ایشان را در هزار سال آینده نیز می‌توان دنبال کرد.‌
گزارشگر: راحله ندافی مقدم
تاريخ: ۱۳۹۵/۷/۲۴