من جز شما، گلایه به صحن کجا برم؟
راز غریب را به کدام آشنا برم؟
ای جان و دل به گنبد و گلدستهات مقیم
جان را کجا گذارم و دل را کجا برم؟
"عبدالجبار کاکایی "کلمات را به قاعده میچیند و به شعر اعتبار میدهد. شاعر
عاشقانههای ساده به سال 1342 در ایلام با تولدش، سرودن را آغاز کرد. با شوق تمام،
ادبیات خواند و معلمی را پیشه ساخت. به روایت خودش: «در تصرفِ کلمات نبودم که شعر
آمد. دق میکردم اگر این نبود.» کارنامهی هنری او پر از اشعار و ترانههای مذهبی و
آیینی است که به لحظههای حاجت عاشقان گره خورده است و ماندگاریاش از زمزمههایشان
پیداست.
کثرت شاعران توانا
تجربه شیرینش در آلبوم "لالاییها "با آهنگسازی "فردین خلعتبری"و با مدیریت مطلوب
موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی راه را برای همکاری دوبارهاش هموار کرد و با
طیب خاطر مدیریت سرایش اشعار هشت قطعهی موسیقایی را از آلبومی با مضامین رضوی و با
صدای حسامالدین سراج، پذیرفت: «مدیریت از این حیث که باید گفتگوی مفصلی را با
شاعران درباره ساختار روایت موسیقی مقامی خراسان و هدف آن در تنظیم قطعات ترتیب
میدادم و سپس گزینش شاعران را آغاز میکردم. در انتخاب سرایندگان توجه به یک
توانایی برایم حائز اهمیت بود و آن تلفیق موسیقی با کلام به شکل معکوس بود. غرضم
شاعری است که بتواند خط ملودی را بگیرد و هجاهای عروضی شعر را با آن تطبیق دهد.
کثرت شاعران توانا در این حوزه، کار را دشوار میکرد. اما در نهایت بر اساس توفیقات
قبلی کارنامه شاعران، انتخاب میسر شد.»
از انتخابهایم رضایت دارم
شاعر کتاب"بی چتر و بارانی" شعر دینی را اتوبانی دو طرفه به سمت مخاطب میداند و
میگوید: «شعر رضوی بدون حضور ذهن بیدار عاشقان مضامین دینی اصلا هویت نمییابد. در
این مسیر، مفاهیم و تجربههای معنوی مشترک، کار را برای شاعران این حوزه قطعا
دشوارتر خواهد کرد و به همین خاطر است که در میان تمامی شاعرانی که قدم به این وادی
گذاشتهاند اشعار سرایندگانی مقبولیت یافته است که از مضامین و سوژههای تکراری گذر
کردهاند و چاشنی خلاقیت را با وسواس به کلمات افزودهاند.» کاکایی تاکید دارد: «من
با اعتقاد و شناخت، افراد را برگزیدم و بابت این انتخاب از اعماق جان رضایت دارم.
شاعری، زبان عشق است و سعید بیایانکی، حامدعسگری، محمد مقتدایی و خانم زهرهوند
برای سرایش این اشعار با عشق و انگیزه فراوانشان و در کمتر از یک ماه فرصتی که در
اختیار داشتند با شنیدن و به کارگیری توصیههای گروه تولید، سنگ تمام گذاشتند.»
مجالی برای عشقورزی
کاکایی، فاخر بودن یک اثر هنری را در گروی ماندگاری و مقبولیت در میان مخاطبین
میداند و اشاره میکند: «موسیقی، هنر ظریف تلفیق است. پس هیچکس به تنهایی
نمیتواند ادعا کند که با کار خود یک اثر ارزشمند موسیقایی را پیش برده است. چهار
ضلع مثلث تولید یعنی: خواننده، شاعر، آهنگساز و تنظیمکننده باید متناسب با هم قدم
بردارند و در هرکرانه از اثر با ذهنی متمرکز از الگوهای هنری و معنوی بهره بگیرند
تا بتوانند حاصل تلاش خود را اصیل بدانند.» و بالاخره حرف آخر این استاد شعر را
درباره این دو قطعه هنری اخیر که به مرحله رونمایی رسیدهاند میخوانیم: «این
روزها عاقبت یک تولید هنری تا حد زیادی در گروی ابزارهای معرفی در دنیای حقیقی و
مجازی است. امید دارم رونمایی از این قطعات شنیدنی با بهترین دانش و برنامه همراه
باشد تا مجالی برای عشقورزی دوستداران ثامنالحجج(ع) فراهم گردد.» |