عطر بهشت

 عطر بهشت
 
عطر بهشت
ای شمس و قمر کنایتی از رویت
والیل نشان طُرَه گیسویت
پروانۀ پرتو جلالت ایجاد
ای روضۀ رضوان حرمِ مینویت
ای شمع و چراغ آفرینش احمد
وی عطر بهشت شمهّ ای از بویت
محراب فلک چو ماه نو خم شده است
تا سجده بَرَد به گوشۀ ابرویت
ای کوثر و تسنیم ز جامت لبریز
طوباست خجل زِ قامت دلجویت
افلاک چو گوی در خم چوگانت
چشم همۀ عالم هستی سویت
آن خُلق عظیمی تو که فرموده خدا
در مُصحف خود زِ حُسن خُلق و خویت
ای آیت لولاک که فلک و ملکوت
دل بسته به پیچ و تاب مشکین مویت
گفتار تو نیست غیر وحیُ یوحی
ای نغمۀ وحی منطق حق گویت
آن شب که زِ خاک پَر زدی بر افلاک
شد جاذبۀ عشق به حق ره پویت
سر سلسلۀ خیل ملائک جبریل
پیوسته بُوَد مُلازمی در کویت
خوانند فرشتگان مکرر صلوات
بر حُسن خصال و عارض نیکویت
امید مقدم از خداوند این است
تا بوسه زند به خاک عنبر بویت

تاريخ: ۱۳۹۳/۱۰/۲۲