يا فاطمه زهرا(س)

 يا فاطمه زهرا(س)

زبان الكن الفاظ نيست قابل او
قلم چگونه جسارت كند مقابل او

چگونه گردش پرگار در ميان بكشد؟!
به قدر يك سر سوزن هم از فضايل او

مدار چرخ فلك بود چرخش دستاس
ميان خالق و مخلوق حدّ فاصل او

تمام غربت تاريخ اتفّاق افتاد
در آستانه درد آشناي منزل او

سكوت پشت در از خشم خود مردّد برد
و گرنه جان علي بود تيغ حايل او

كشيد ناخُن حيرت به چهره اش خورشيد
مباد آتش نفرين برآيد از دل او

نگاه آينه شرمنده شد از آن روزي
كه ديد ردّ خسوف است بر شمايل او

علي شبانه خودش بُرد قلب ياسين را
نداشت عالم امكان كسي معادل او

شاعر: سعید تقی نیا

تاريخ: ۱۳۹۱/۱۲/۹