معجزه بزرگ

 معجزه بزرگ

چو غنچه تا به تبسّم لبان تو وا شد
شکفته چون گُل از این خنده خاطرما شد

ز خاکیان وز افلاکیان به عرشُ به فرش
به شوق دیدنت آفاق پر زغوغا شد

زمانه تشنه ات ای چشمه ي خروشان بود
کویر تف زده ي خاک ازتو دریا شد

بجز به شور و به شرره نمی سپرد بشر
که آمدی تو و راه نجات پیدا شد

زمانه بود پراز ظلم و جور و شرک و نفاق
گره زکار فروبسته ی زمان وا شد

گرفته بود سیاهی جهان هستی را
که آفتاب جمال تو عالم آرا شد

شد از تو کاخ انوشیروانیان ویران
شکسته کنگره ي کاخ و طاق کسرا شد

به پیش پای تو بتها به خاک افتادند
شکسته قامت لات ومنات و عزّا شد

نه دردهای دل دختران زنده بگور
که خاطر همه غمدیدگان تسلا شد

الا که حاصل عمر تو مهربانی بود
بزرگ معجزه ات فتح ملک دلها شد

توئی که خاتم پیغمبران دورانی
که از صفای تو دنیای مامصفا شد

توئی که گردش تاریخ را عوض کردی
جهان مرده زنوجان گرفت واحیا شد

به یمن همت والا واستقامت تو
هر آنچه را که خدای توخواست اجرا شد

نشانه ی تو به انجیل بود و در تورات
که زنده از نفس گرم تومسیحا شد

مدام چشم براه تو بود غار حرا
که آفتاب حضور تو در تجلّا شد

امين وحی تو راخواند اسوه ی حسنه
 وجود پاک تومحمود حق تعالا شد

مزمّلی تو و مدثّری وکوثرهم
تو را به سوره یاسین خطاب و طاها شد

بسان آیه ي قرآن تو بی همانندی
 کجا به مثل تودر روزگار پیدا شد

به اوج مأذنه ها جاودانه نامت ماند
علی شد از تو علی از توزهره زهرا شد

توئی پیامبر رحمت خداوندی
 توئیکه واژه ي لولاک با تومعنا شد

مدینه عطر حضورخوش تورا دارد
 مدینه شهره و شهررسول بطحا شد

سلام ما به تو و خاندان پاک تو باد
 درود حق به تو و رهروان پاک توباد

شاعر: محمد نیک

تاريخ: ۱۳۹۱/۱۱/۹