عطر سیب

 عطر سیب

عطر سيب

به نينواي حسين از شفق سلام بريد
سلامِ خسته دلي را به آن امام بريد

شكسته بسته دعاي من،از اثر افتاد
خبر به حضرت مولا از اين غلام بريد

معاشران!دل من جاي مانده در حرمش
مرا زلطف بدان مسجد الحرام بريد

((زتربت شهدا،بوي سيب مي آيد))
مرا به ديدن آن روضه السلام بريد

در آن حريم كه هفتاد رنگ گل دارد
دل سپيد و سر شك بنفشه فام بريد

درآن حريم مقدس،دوباره شيعه شويد
به شهر نور رسيديد،فيض عام بريد

اگر كه علقمه در موج خيز اشك شماست
براي ساقي لب تشنه يك دو جام بريد

به دست های علمدار كربلا سوگند
مرا دوباره به پابوس آن ((مقام))بريد

به يك اشاره او كارها درست شود
در آن مقام،از اين دلشكسته نام بريد

زبان حال((شفق)) شعر ((شمس تبريز)) است
((به روح هاي مقدس ز من پيام بريد))

محمدجواد غفورزاده (شفق)

تاريخ: ۱۳۹۱/۱۰/۲۷