مهمان شاه طوس

 مهمان شاه طوس

مهمان شاه طوس

با گناهم آمدم بی آنکه دل مایوس باشد باشد
دل پریشان است تا مهمان شاه طوس باشد

شهر در آئینۀ باغ ضریحت مثل آنست
که زمین در خاک، با هفت آسمان مانوس باشد

تشنۀ نورم ولی دل را نخواهم زد به دریا
این عطش را می برم جایی که اقیانوس باشد

ای بهشت مرقدت آکنده از بال ملائک
کاشکی این زائرت را جای یک پابوس باشد

اشک می ریزم به پای تو به امیّدی که روزی
ظلمت قبر مرا این اشکها فانوس باشد

شاعر:‌ مرتضی حیدری آل کثیر

تاريخ: ۱۳۹۴/۶/۲۱