شور عدالت

 شور عدالت

شور عدالت

سبز هماره غايب، سرخ هميشه پنهان
عطر اقاقی عشق، در پشت شيشه پنهان

از حُرم هر جوانه، مهر تو می‌تراود
تو باغ آفتابی، در روح ريشه پنهان

نور هدايت تو، در خواب سنگ پيدا
شور عدالت تو، در آب بيشه پنهان

از انتظار ديدار، گوش است هر سپيدار
آواز گام‌هايت، درعمق بيشه پنهان

حرفی كه بال دارد، بوی وصال دارد
بر بسته نامه تو، در اين كليشه پنهان

پايان قصه رنج، ماييم و تيغ و نارنج
ای دست غيب تا كی، در گنج بيشه پنهان

گيتی است از تو لبريز، خورشيد داد برخيز
با هرچه دل گلاويز، در هر چه بيشه پنهان

صبريم صبر ايوب، می‌آييم آخر خوب
سبز هماره غايب، سرخ هميشه پنهان

شاعر: خسرو احتشامی

تاريخ: ۱۳۹۴/۶/۲۱