جلوۀ صادق

 جلوۀ صادق

جلوۀ صادق

گر چه دل ها زِ فراق تو کبوتر شده است
صحن این شعر به عطر نفس ات تَر شده است
تو شب شعر خدایی که در آیینۀ آن
چشم این بیت به روی تو منور شده است
ای که از دانش تو شیعه به خود می بالد
هر چه علم است در آئین تو باور شده است
تویی آن جلوۀ صادق که کلامت گویاست
عشق از واژۀ چشم تو مقدر شده است
تو گُل باغ وجودی که در آفاق حضور
نفس پنجره ها از تو معطر شده است
هر چه گُل بود به باغ دلمان بی تردید
همه از داغ تو بی واهمه پَرپَر شده است
مثل تسبیح که بر گونۀ شعرم جاریست
دل انگور هم از غصه مکدر شده است
در بقیع تو که دل آرزویش را دارد
دفتر شعر من از اشک غزل تَر شده است
گر چه دوری تو ولی فاصله ها نزدیک است
منتقم آمدنی... روز جزا نزدیک است

شاعر: مجتبی ابوالقاسمی

تاريخ: ۱۳۹۴/۵/۲۶