
در حال بارگذاری صفحه...
در حال بارگذاری صفحه...
یادداشت/ شعار «ایران، ایرانِ امام رضا (ع) است»، نهتنها کلامی از سر شور، که آوایی ژرف از اعماق تاریخ و هویت ایرانی است؛ نغمهای که در آن پژواک تحول تمدنی این سرزمین کهن با حضور مبارک امام رضا (ع) به گوش میرسد.
این گزاره، در ایجاز خویش، حکایتگر پیوندی ناگسستنی میان روح ایرانی و تشیع علوی است؛ پیوندی که با هجرت آن امام همام در قرن سوم هجری، چنان مشعلی فروزان، افقهایی نوین در پهنه تمدن ایرانی، گشود.
هجرت الهی، سرآغاز تحول تمدنی
هجرت امام رضا (ع) به ایران در سال ۲۰۱ هجری، که به اجبار مأمون عباسی رقم خورد، فراتر از رخدادی سیاسی، سرفصلی تمدنی بود که ژرفای فرهنگ جهان اسلام را دگرگون ساخت.
ورود این گوهر قدسی به خاک مرو و توس، بهسان نسیمی جانبخش، روحی تازه در کالبد ایران دمید و پیوندی سرنوشتساز میان تشیع و فرهنگ ایرانی، پدید آورد.
ایران، در پرتو این حضور، از سرزمینی با گذشتهای پرشکوه به کانونی معنوی و تمدنی فرارویید که در آن عقل، ایمان، هنر و اجتماع در جوششی هماهنگ به هم آمیختند.
فروغ عقلانیت، مناظرههای نورانی
یکی از درخشانترین جلوههای این تحول، نقش بیمانند امام رضا (ع) در اعتلای معرفت و عقلانیت بود.
در روزگاری که دانش در بند قدرتهای سیاسی، یا سنتهای موروثی اسیر بود، ایشان، چون حکیمی الهی، با برپایی محافل مناظره و گفتوگو با نمایندگان ادیان و مکاتب، پرچم عقلانیت دینی را برافراشتند.
این گفتوگوها، که در دربار مأمون و محافل علمی مرو طنینانداز شد، نهتنها شکوه معرفتی امام را آشکار ساخت، بلکه بستری برای همافزایی فرهنگهای ایرانی، اسلامی و غیر اسلامی فراهم آورد.
این میراث، همانند رودی زلال، در نهادهای علمی ایران، از حوزههای کهن تا مدارس سنتی، جاری شد و به ستونی استوار در تمدن ایرانی-اسلامی بدل گشت..
تشیع در متن فرهنگ، پیوند هویت و ایمان
در پهنه فرهنگ، حضور امام رضا (ع) تشیع علوی را از کنارههای تاریخ به قلب فرهنگ ایرانی رهنمون کرد.
این مکتب، که پیشتر در سایه بود، در سایهسار آن وجود مبارک با گوهرهای تمدنی ایران، چون عدالتخواهی، عشق به اهل بیت (ع) و گرایش به حکمت، درآمیخت. این همنشینی، هویتی دینی- ملی آفرید که چونان سپری استوار، در برابر طوفانهای گسست و تفرقه پایداری کرد و به رکنی برای وحدت و پویایی ایران بدل شد..
زیارت، کعبه وحدت، بارگاه رضوی و زیست ایرانی
فراتر از محافل نخبگان، این حضور چون نوری فراگیر، زیست مردمان ایران را روشن ساخت. مفهوم زیارت، که با محوریت بارگاه قدسی رضوی در مشهد شکوفا شد، به تجربهای عرفانی و وحدتآفرین بدل گشت که اقوام، مذاهب و طبقات را در زیر لوای محبت گردهم آورد.
حرم رضوی، از مکانی عبادی، به کعبهای تمدنی فرارویید که در آن وحدت ملی، گفتمان فرهنگی و معنویت درهم تنیدند.
این بارگاه، با آغوش گشوده به سوی میلیونها زائر، نهتنها حس تعلق ملی را ژرفا بخشید، بلکه در معماری، هنر، وقف، مهماننوازی و آیینهای اقتصادی ایرانیان نقشی بیمانند ایفا کرد.
نظام معنایی رضوی، عقل، ایمان و آینده
از منظری تمدنی، امام رضا (ع) نظامی معنایی در ایران بنیان نهاد که در آن عقلانیت با ایمان، حکمت با اخلاق، و فرهنگ با قداست، همچون نغمهای هماهنگ به هم پیوستند. این نظام، ایران را به سوی آیندهای رهنمون ساخت که در آن هویت ملی با جهانبینی الهی درآمیخت و ایرانیان را به پرچمداران تمدنی پویا و معنویتمحور، مبدل کرد.
دعوتی به بازاندیشی، میراثی برای جهان معاصر
در جهانی که در چنبره بحرانهای هویتی، افراطگرایی و گسستهای فرهنگی گرفتار است، بازخوانی میراث تمدنی امام رضا (ع)، ضرورتی فراتر از تأملی تاریخی است.
شعار «ایران، ایرانِ امام رضا (ع) است»، دعوتی است به بازاندیشی در این گوهر تمدنی؛ الگویی که در آن عقل و ایمان، سنت و تجدد، و هویت ملی و جهانبینی الهی بهگونهای شکوهمند همنشین میشوند. این میراث، نهتنها برای ایران، که برای جهانی تشنه معنا، راهنمایی جاودان است.