در حال بارگذاری صفحه...

ایران امام رضا(ع)؛ ایران یک‌صدا - ۱۴۰۴/۰۶/۰۱

یادداشت محمد جواد استادی مدیر کلان پروژه مکتب هنر رضوی ؛ دهه پایانی ماه صفر در مشهد تنها یک مناسک مذهبی نیست؛ بلکه پدیده‌ای اجتماعی و چندلایه است که لایه‌های عمیق هویت ایرانی را آشکار می‌کند.


از منظر جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی، این رویداد را می‌توان «میدان پویای اجتماعی» دانست؛ جایی که سرمایه اجتماعی بازسازی می‌شود، اقتدار فرهنگی به نمایش درمی‌آید و معنابخشی جمعی بازتولید می‌گردد. 
شعار «ایران امام رضا(ع): متحد، مقتدر، پیروز است»، در حقیقت چارچوبی تحلیلی برای فهم این فرایندهاست.

ایران متحد؛ سرمایه اجتماعی در دل تنوع

سرمایه اجتماعی، ستون پایداری جوامع است؛ سرمایه‌ای که نه با فرمان دولتی، بلکه با اعتماد، شبکه‌های اجتماعی و ارزش‌های مشترک ساخته می‌شود. 
اجتماع میلیونی دهه پایانی صفر دقیقاً نمونه‌ای از این سرمایه است. مردمانی از قومیت‌ها، زبان‌ها و طبقات اجتماعی گوناگون، داوطلبانه به مشهد می‌آیند و در یک تجربه مشترک، حضور پیدا می‌کنند.
این حرکت، الگویی زنده از مدیریت تنوع در جامعه چندفرهنگی ایران است. محبت امام رضا(ع) و اهل‌بیت(ع) به هسته هویت ملی بدل شده و مرزهای قومی را،به حاشیه رانده است. 
از این‌رو، این اتحاد به منزله «سپر اجتماعی»، در برابر فشارهای خارجی و کمپین‌های تفرقه‌افکن عمل می‌کند. جامعه‌ای که چنین شبکه‌های همبستگی زنده‌ای دارد، در برابر بحران‌ها تاب‌آورتر است.

ایران مقتدر؛ قدرت نرم بر بستر ایمان

اقتدار ملی تنها در زرادخانه‌های نظامی یا شاخص‌های اقتصادی خلاصه نمی‌شود. آنچه ایران را متمایز می‌کند، پیوند قدرت سخت با قدرت نرم است.
 نظریه‌پردازانی چون جوزف نای بر این باورند که «قدرت نرم»، یعنی توان تأثیرگذاری از رهگذر فرهنگ، ارزش‌ها و مشروعیت،همان‌قدر اهمیت دارد که،قدرت سخت.
دهه پایانی صفر، به صحنه‌ای استراتژیک برای قدرت نرم ایران بدل شده است. میلیون‌ها زائر خارجی از عراق، افغانستان، پاکستان، ترکیه، لبنان و حتی اروپا و آفریقا به مشهد می‌آیند. 
آنها در تجربه‌ای مستقیم، جامعه‌ای را می‌بینند که ایمان مذهبی را به همبستگی اجتماعی بدل کرده است؛ تصویری متفاوت از آنچه رسانه‌های جهانی می‌نمایانند.
 این «جاذبه فرهنگی»، جایگاه ایران را در دیپلماسی عمومی ارتقا می‌دهد و به الگویی برای جوامع اسلامی، بدل می‌شود.
در عین حال، همین سرمایه فرهنگی پشتیبان اقتدار سخت نیز هست. از حضور میلیونی مردم در تشییع شهید سلیمانی گرفته تا مقاومت جمعی در برابر تحریم‌ها، همه نشان می‌دهد که اقتدار سخت ایران بدون پشتوانه فرهنگی و دینی، معنا و دوام چندانی نداشت.
 اجتماع دهه پایانی صفر، تصویری روشن از توان سازمانی و اجتماعی ایران در مدیریت جمعیت عظیم و حفظ امنیت و انسجام ارائه می‌دهد.

ایران پیروز؛ برتری فرهنگی در جهان امروز

پیروزی در این شعار، معنایی فراتر از غلبه نظامی دارد. پیروزی ایران بیش از هر چیز در «میدان معنا»، رقم می‌خورد. در جهانی که دچار بحران هویت، تنهایی دیجیتال و فرسایش اجتماعی است، ایران با فرهنگ رضوی مدلی از «معنویت فعال» ارائه می‌دهد؛ معنویتی که نه به انزوا، بلکه به مشارکت و همبستگی جمعی،می‌انجامد.
دهه پایانی صفر نشان می‌دهد که مردم ایران، حتی در شرایط سخت اقتصادی راهی زیارت می‌شوند و حتی برخی سختی راه را به جان می‌خرند و پیاده به زیارت می‌آیند. این خود گواه آن است که پیوند جمعی و امید اجتماعی، زنده است. 
این «پیروزی فرهنگی» شاید در آمارهای اقتصادی ثبت نشود، اما در زندگی روزمره و آیین‌های جمعی به وضوح دیده می‌شود.
 از منظر مطالعات فرهنگی، این آیین‌ها «میدان‌های مقاومت نرم» هستند؛ عرصه‌هایی که در آن ملت ایران در برابر فردگرایی مصرفی و روایت‌های سکولار غالب، معنای بومی و دینی خود را، بازآفرینی می‌کند.

منطق سه‌گانه: اتحاد، اقتدار، پیروزی

این سه مفهوم به‌تنهایی قابل فهم نیستند، بلکه چرخه‌ای خودتقویت‌کننده را شکل می‌دهند. اتحاد، پیش‌شرط اقتدار است؛ جامعه‌ای که بر محور امام رضا(ع) گرد آمده، ظرفیت قدرت‌سازی دارد. 
اقتدار، ضامن پیروزی است؛ قدرتی که بر فرهنگ و ایمان استوار باشد، در میدان‌های مختلف غلبه می‌یابد. پیروزی، اتحاد را تعمیق می‌بخشد و اعتماد جمعی را افزایش می‌دهد. این چرخه، رمز پایداری ایران در چهار دهه اخیر بوده است.

پیام فراملی «ایران امام رضا(ع)»

این شعار، تنها برای مخاطب داخلی نوشته نشده است. زائران خارجی که هر سال در دهه پایانی صفر به مشهد می‌آیند، پیام را با خود به سرزمین‌هایشان می‌برند: ایران الگویی از جامعه‌ای است که اتحاد، اقتدار و پیروزی‌اش بر پایه دین و فرهنگ استوار است، نه بر مدل‌های وارداتی. این پیام می‌تواند برای جهان اسلام و حتی فراتر از آن الهام‌بخش باشد؛ الگویی بومی در برابر افراط‌گرایی یا نسخه‌های غرب‌محور از توسعه.

سخن پایانی

در پایان و با توجه به آنچه بیان شد باید گفت:
*«ایران امام رضا(ع): متحد، مقتدر، پیروز است» صرفا یک شعار تبلیغاتی نیست ،بلکه صورت‌بندی فشرده، سه واقعیت اجتماعی و فرهنگی ایران است.
* ایران متحد است، زیرا سرمایه اجتماعی‌اش بر محور محبت امام رضا(ع) شکل گرفته و تنوع قومی را،به همبستگی، بدل کرده است.
* ایران مقتدر است، زیرا قدرت نرم فرهنگی را با قدرت سخت دفاعی در هم آمیخته و تصویری متفاوت از خود، به جهان، نشان داده است.
* ایران پیروز است؛ زیرا توانسته در میدان معنا و هویت، بر بحران‌های جهانی غلبه کند و الگویی بدیل، عرضه نماید.
دهه پایانی صفر هر سال، این سه‌گانه را احیا می‌کند و نشان می‌دهد که رمز بقا و ماندگاری ایران، در هم‌نشینی ایمان، فرهنگ و اجتماع نهفته است. 
شعاری که در ظاهر ساده است، در واقع چارچوبی تحلیلی و حتی نظری برای فهم ایران معاصر به شمار می‌رود.

محمد جواد استادی
مدیر کلان پروژه مکتب هنر رضوی

اخبـــــــار تخصصی
عضـویـت
آفرینش های هنری
اخبار
مدرسه عالی هنر رضوی
پژوهشی
نگارخانه
جشنواره های رضوان
انجمن
فروشـگــاه
تماس با‌ما
منو