در حال بارگذاری صفحه...

مدیر کلان پروژه مکتب هنر رضوی در مدرسه ادبیات و زبان‌شناسی «دارالعلم»:
سیرۀ رضوی یکی از پایه‌های مهم ادبیات مقاومت شیعی است - ۱۴۰۴/۰۵/۱۱

محمد جواد استادی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و مدیر کلان پروژه مکتب هنر رضوی، وابسته به مرکز آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی، در مدرسۀ تخصصی ادبیات و زبان‌شناسی دارالعلم، با موضوع «زبان علیه سلطه؛ فلسفه و کارکرد ادبیات مقاومت »، به ایراد سخنرانی پرداخت.


استادی در ابتدای بحث، بر اهمیت زبان و ادبیات در بازتاب حقیقت تأکید کرد و گفت: حقیقت امروز آن چیزی نیست که واقعاً وجود دارد، بلکه آن چیزی است که صاحبان قدرت روایت می‌کنند.در دنیای امروز نه تنها حقایق واقعی پوشانده و پنهان می‌شوند، بلکه صداهای حاشیه‌ای و مظلوم نیز سرکوب می‌شود و اینجاست که کارکرد ادبیات،خود را، بیشتر نشان می‌دهد.
وی سپس به این نکته اشاره کرد که ادبیات مقاومت، یک گونۀ ادبی نیست بلکه یک طرح تمدنی است و تقابل امروز با رژیم صهیونیستی نه یک جنگ جغرافیایی، بلکه یک جنگ تمدنی است.

تعریف ادبیات مقاومت

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی، سپس به تعریف ادبیات مقاومت پرداخت و افزود: اولین فردی که در ادبیات به شکل مدرن واژۀ «ادبیات مقاومت» را به کار برد، نویسندۀ فعال فلسطینی غسان کنفانی بود که در دهۀ ۱۹۶۰ کتابی با نام «ادبیات تحت اشغال» نوشت و در آن کتاب برای اولین بار از واژۀ «ادبیات مقاومت» استفاده کرد. وی ادبیات مقاومت را چنین تعریف می‌کند: « نوشتاری که در بستر اشغال، تبعید و حذف فرهنگی، هویت جمعی و حافظه تاریخی، امید به رهایی را بازسازی می‌کند.» این تعریف کنفانی حاصل تجربۀ درگیری فلسطینیان با رژیم صهیونیستی است و بعدها به چهارچوب جهانی برای تحلیل ادبیات تدبیل می‌شود.
وی با بیان اینکه ادبیات مقاومت استفاده از زبان  برای افشای حقیقت است، اظهار داشت: ادبیات مقاومت ابزار آماده کردن ملت‌ها برای مقابله با ظلم است؛ ابزاری برای بازآفرینی هویت‌هایی سرکوب‌شده و در حال نابودی است و کرامت انسانی را پررنگ کند. ادبیات در اینجا تنها یک فعالیت خلاقانه نیست، بلکه یک طرح سیاسی و اخلاقی است که می‌خواهد با کمک ایجاد آگاهی انتقادی، وضع موجود را در جامعه تغییر دهد و تفکر انتقادی را بالا ببرد.

خلاقیت، اخلاق و سیاست در ادبیات مقاومت

وی با بیان اینکه ادبیات مقاومت، دارای وجوه گوناگونی است، خاطرنشان کرد: خلاقیت از وجوه مهم ادبیات مقاومت است. این نوع ادبیات، نه‌تنها سیاسی است و در برابر ظلم ایستادگی می‌کند، بلکه از بُعد اخلاقی نیز موظف است از عدالت دفاع کند. 
وی افزود: یکی از کارکردهای اساسی ادبیات مقاومت، افشای ساختارهای پنهان سلطه است؛ ساختارهایی که موجب عادی‌سازی ظلم، تبعیض، اشغال و استثمار،می‌شود.

ادبیات مقاومت و بازآفرینی هویت 

استادی با اشاره به اینکه ادبیات مقاومت نقش مهمی در بازآفرینی هویت تاریخی و فرهنگی ایفا می‌کند، تأکید کرد: ادبیات مقاومت با بهره‌گیری از روایت‌های بدیع، هویت سرکوب‌شده را بازنمایی می‌کند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از مؤلفه‌های کلیدی آن، آفرینش حقیقت روایی است. در جهانی که گفتمان روایی غرب غالب است که جنبۀ استعماری دارد، ادبیات مقاومت باید صدای ستمدیدگان را بازتاب دهد و حقیقت را از منظر آنان، روایت کند.
وی به تاریخ تطور ادبیات مقاومت ‌اشاره و عنوان کرد: این ادبیات از یونان باستان آغاز می‌شود و به عصر دیجیتال می‌رسد. این نوع ادبیات از دل اسطوره‌ها و حماسه‌ها بیرون آمده و زبان را ابزاری برای حفظ هویت و بیان حقیقت می‌داند.
 در طول قرون، آثار گوناگونی در سرزمین‌های مختلف خلق شده‌اند که همگی بازتابی از مقاومت در برابر سلطه، بوده‌اند.

نقد گفتمان استعماری با ادبیات بومی

استادی با اشاره به اینکه در بخش نظری، ادبیات مقاومت از منظرهای مختلفی تحلیل شده است، بیان کرد: یکی از مهم‌ترین نظریه‌ها، نظریۀ پسااستعماری است. بر اساس این دیدگاه، ادبیات مقاومت ابزاری برای نقد گفتمان هژمونیک است. 
وی افزود: ادوارد سعید در کتاب «شرق‌شناسی» تأکید می‌کند که استعمار پیش از تصرف سرزمین‌ها، ذهن‌ها را از طریق بازنمایی تحریف‌شده اشغال می‌کند؛ از این‌رو، ادبیات مقاومت باید با خلق ادبیات بومی، این بازنمایی را به چالش بکشد.

 ادبیات و آگاهی طبقاتی در نگاه مارکسیستی

وی به دستۀ دوم از نظریات موجود در حوزه ادبیات مقاومت اشاره و عنوان کرد: دستۀ دوم به دیدگاه‌های انتقادی مارکسیستی اختصاص دارد. نظریه‌پردازان مارکسیست بر این باورند که ادبیات باید به عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی به طبقات محروم به کار گرفته شود و در مسیر مبارزه با نظام سرمایه‌داری قرار گیرد.

ادبیات مقاومت در نگاه اسلامی وشیعی

استادی، با تأکید بر اینکه در منظومۀ فکری اسلام شیعی نیز، ادبیات مقاومت جایگاهی جدی دارد، متذکر شد: امام خمینی(ره) از اوایل دهۀ ۶۰ تا پایان عمر شریفشان، همواره بر نقش ادبیات در بیداری ملت‌ها و مبارزه با ظلم، تأکید داشتند. 
این پژوهشگر، ادامه داد: مقام معظم رهبری نیز بارها در بیانات خود به اهمیت ادبیات مقاومت اشاره کرده‌اند و از پیش‌قراولان «جبهه نرم» به عنوان فعالان این حوزه یاد کرده‌اند.
 همچنین شهید سیدمرتضی آوینی، به عنوان یکی از نظریه‌پردازان ادبیات مقاومت، به ویژه در مجموعه آثار «آینه جادو»، به تبیین این رویکرد، پرداخته است.

مقاومت به‌مثابه حفظ هویت و هستی فرهنگی

استادی با اشاره به اینکه ادبیات مقاومت از چهار منظر اصلی قابل بررسی است، افزود: رویکرد معرفتی یا هستی‌شناسی به چیستی و ریشه‌های فکری می‌پردازد. رویکر دیگر رویکرد هویتی‌ـ‌تمدنی است که این نوع ادبیات به‌مثابه کنشی تمدنی برای حفظ هویت جمعی در برابر سلطۀ‌ فرهنگی، به‌ویژه جهانی‌سازی آمریکایی، دیده می‌شود.
 نمونۀ مقاومت فرهنگی، مقاومت ایرانیان پس از حملات متعدد به ویژه حملۀ مغول است.
وی در ادامه، با بیان اینکه وطن صرفاً مکان فیزیکی برای زیستن نیست، تصریح کرد: وطن جایی است که هویت، ریشه و معنای ما را شکل می‌دهد. ادبیات مقاومت، حس تعلق به فرهنگ، تاریخ و دین را تقویت می‌کند و اگر اسلام از هویت ایرانی حذف شود، دیگر، ایران معنایی نخواهد داشت.
وی ادامه داد: رویکرد زیبایی‌شناختی بر اهمیت فرم، ایهام و نماد در انتقال پیام مقاومت تأکید دارد و از بیان مستقیم پرهیز می‌کند. همچنین، در رویکرد رسانه‌ای و دیجیتال، ادبیات مقاومت با بهره‌گیری از قالب‌هایی چون گرافیتی، پویانمایی و موشن‌گرافیک و ... تلاش می‌کند پیام خود را در قالب‌های نوین و اثرگذار هنری، بازتاب دهد.

سه بنیان اصلی در ادبیات مقاومت شیعی

استادی به بنیان‌های شکل‌گیری ادبیات مقاومت شیعی پرداخت و اظهار کرد: نمونۀ بارز ادبیات مقاومت، قرآن کریم است؛ چراکه گفتمان توحیدی را در ادبیات مقاومت منعکس می‌کند. 
دومین پایۀ ادبیات مقاومت شیعی، واقعۀ عاشوراست؛ نظامی شگفت‌انگیز که سراسر آن متن مقاومت است و تمام مؤلفه‌های ادبیات مقاومت را، در دل خود جای داده است.
استادی با بیان اینکه سیرۀ رضوی سومین بنیان ادبیات مقاومت شیعی است، یادآور شد:  این سیره ظرفیت گسترده‌ای برای بررسی ادبیات مقاومت دارد و مناظرات امام رضا(ع) از این منظر، قابل تحلیل است.

بسیج اجتماعی در برابر نسیان تحمیلی غرب

استادی افزود: نکتۀ مهم دیگر، مسئلۀ «بسیج اجتماعی» است. پس از آنکه آگاهی ایجاد شد و هویت شکل گرفت، باید مردم را به کنش جمعی دعوت کرد؛ چراکه بدون عمل، مقاومت تحقق نمی‌یابد. 
هدف اصلی ادبیات مقاومت، بازنمایی حقیقت از منظر ستمدیدگان، مظلومان و پابرهنگان است. این ادبیات، حافظۀ جمعی را در برابر نسیانی که غرب به جوامع تحمیل می‌کند، تقویت کرده و در مسیر ایجاد همبستگی برای رهایی، گام برمی‌دارد.

فلسفۀ ادبیات مقاومت

این پژوهشگر با اشاره به اینکه فلسفۀ ادبیات مقاومت به دنبال پاسخ‌گویی به پرسش‌های بنیادین دربارۀ هستی و معنای این ادبیات است، خاطرنشان کرد: این فلسفه در سه سطح هستی‌شناسی و اخلاقی یعنی مسئولیت انسان در برابر ظلم و سوم، سیاسی یعنی تضعیف گفتمان‌های هژمون و خلق روایت‌های نوین، بررسی می‌شود.
وی، تصریح کرد: ادبیات مقاومت توانسته در جوامع ستمدیده سه تاثیر داشته باشد؛ یکی اینکه با ایجاد روایت مشترک همبستگی را در آنها تقویت کرده است، تأثیر دوم ایجاد امید است که مقام معظم رهبری مدام بر آن تاکید دارندو اثر سوم بازسازی حافظۀ جمعی است.

بازتاب ادبیات مقاومت در هنرهای تجسمی و رسانه‌ای

استادی با اشاره به بازتاب ادبیات مقاومت در هنرهای مختلف، نمونه‌هایی از نقاشی‌های اسماعیل شموت و سلیمان منصور، دیوارنگاره‌های غزه، پوسترهای انقلابی و آثار کاظم چلیپا را ذکر کرد و افزود: همچنین در سینما فیلم‌هایی مانند «پنج دوربین شکسته» و آثار احمد درویش و در موسیقی گروه‌های رپ فلسطینی و ترانه‌های سنتی که به شکل نوین ارائه می‌شوند،نمونه‌های برجسته‌ای از هنر مقاومت، معرفی شدند.

ادبیات مقاومت؛ زبان بزرگ تمدن و ابزار رهایی

استادی، در پایان، تأکید کرد: ادبیات مقاومت بخشی از طرح بزرگ تمدنی است که زبان را به ابزاری برای نشان دادن حقیقت و کرامت تبدیل می‌کند.
 از یونان باستان تاکنون، انسان‌های آزاده در پی استفاده از مقاومت بوده‌اند و در جهانی که روایت غالب توسط قدرت‌ها تحمیل می‌شود، ادبیات مقاومت، دعوتی برای آزادسازی کلمه، از اسارت جریان‌های مسلط است.

اخبـــــــار تخصصی
عضـویـت
آفرینش های هنری
اخبار
مدرسه عالی هنر رضوی
پژوهشی
نگارخانه
جشنواره های رضوان
انجمن
فروشـگــاه
تماس با‌ما
منو