
در حال بارگذاری صفحه...
در حال بارگذاری صفحه...
ویژهبرنامۀ «آه و راه»، به همت مؤسسۀ آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی و با همکاری شبکه 4 سیما، به مناسبت ماه محرم ،تهیه شده است.
قسمت هشتم از این برنامه تلویزیونی، با محور نگاه رضوی به قیام عاشورا و فرهنگ مقاومت، با بخشهای متنوع، از شبکه چهار سیما، پخش شد.
تبعیت دوگانه از اهلبیت (ع)
حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد ذوالفقاری، پژوهشگر اسلامی در ابتدای این برنامه، با اشاره به اینکه رفتار ما انسانها در خصوص تبعیت از اهلبیت (ع) دو گونه است، گفت: نوع اول بدینگونه که وقتی کاری را انجام دادیم و تمام شد، به این فکر میافتیم که ببینیم بین این کار و اهلبیت (ع) چه نسبتی وجود دارد و به دنبال تأیید کار خودمان در جملات و گفتار و سیرۀ اهلبیت (ع)، هستیم.
وی، افزود: نگاه دوم این است که در ابتدای کار به سراغ اهلبیت (ع) برویم و قدمهای خود را منطبق بر رفتار، گفتار و معارف اهلبیت (ع) قرار میدهیم و کار را پیش میبریم. حضرت رضا (ع) خطاب به ریان بن شبیب فرمودند: اگر دوست داری با ما در درجات عالی بهشت همراه باشی، در اندوه ما اندوهگین و در خوشحالی ما خوشحال باش و بر تو باد ولایت ما، زیرا اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند در روز قیامت او را با آن سنگ، محشور خواهد کرد.
تنظیم غم و شادی با اهلبیت (ع)
ذوالفقاری در شرح روایت امام رضا (ع)، اظهار داشت: شادی و غم، دو معلول هستند که نیازمند علتاند. محققین دربارۀ شادی گفتهاند، شادی حالتی است که از جلب منفعت ایجاد میشود. امام (ع) میفرماید زاویۀ نگاهت را باید با اهلبیت (ع) تنظیم کنی و ببینی چه چیزی در نظر اهلبیت (ع) منفعت است که بهواسطهٔ آن منفعت، خوشحال باشی.
این کارشناس دینی تصریح کرد: بسیاری از آنچه افراد، بهعنوان منفعت در نظر میگیرند، زیان و خسران است؛ چنانچه ظاهراً مال شیرین است؛ اما اگر از راه حرام باشد، مانند آتشی در زندگی است و خوشحالی با آن، معنا ندارد.
شهادت امام حسین (ع)، خسران بزرگ تاریخ انسانیت
وی با تأکید بر اینکه اندوهگین شدن در هنگام واردآمدن ضرر، امری طبیعی است، خاطرنشان کرد: بیان امام (ع) این است که ببین چه چیزی ما را محزون میکند و برای آن اندوهگین باش. آنچه سبب ضرر دنیا و آخرت است، منشأ غم واقعی است و اندوه اهلبیت (ع) نیز در همین مسیر، معنا مییابد.
این پژوهشگر اسلامی در پایان، تأکید کرد: شهادت امام حسین (ع) منافع بزرگی را از انسانیت گرفت. انسان باید در اندوه این فقدان عظیم، محزون باشد و بداند که هرکس محبت اهلبیت (ع) را در دل داشته باشد، در قیامت، با آنان محشور خواهد شد.
شعر و دلنوشته آیینی
در ادامه برنامه، مسعود یوسفپور، شعری دربارۀ ماه محرم و عزای امام حسین (ع) خواند. شعر با این بیت آغاز شد: «سلام حزم مقدس، سلام ماه خدا/سلام محور غم، نقطه شروع بکا».
خوانش دلنوشته، با مضمون روایت امام رضا (ع) بخش دیگر برنامه بود. کلام حضرت رضا (ع)، نه صرفاً دعوت به اشک ریختن، بلکه دعوت به پیروی حقیقی از ولایت است؛ کربلا تنها یک حادثه نیست، بلکه معیاری برای سنجش ولایتمداری است. امروز ایران سنگر حسین (ع) است و در برابر صهیونیسم که تبار یزید زمانه است، ایستاده. فرزندان عاشورا بیدارند، اشکشان برای بیداری است و سلاحشان را زمین نمیگذارند تا قدس آزاد شود.
محور مقاومت، ادامۀ همان فرهنگ حسینی است و رزمندگان در منطقه، با ولایت اهلبیت (ع) عهد بستهاند؛ در غم زینب (س) اشک میریزند، در شادی ظهور حق، چشمانتظارند و با صهیونیسم میجنگند و اینگونه همدل، همراه و همرزم اهلبیت (ع) ماندهاند تا در دنیا و آخرت، با حسین (ع)، همراه باشند.
معرفی سردار شهید «غلامعلی رشید»
بخش سوم برنامۀ آه و راه، به معرفی سردار شهید «غلامعلی رشید» در قالب موشنگرافی اختصاص داشت. شهیدی که نوجوانیاش در مبارزه با پهلوی و زندان ساواک گذشت و جوانی را در نبرد با بعثیها سپری کرد. دفاع مقدس برای او پایانی نداشت پابهپای دشمن پیش میآمد و چه بدرهایی که از دل آن پیروز بیرون آمد و چه خیبرهایی که فتح کرد.
همواره میگفت: اشتیاق من به روبهروشدن با دشمن از اشتیاق دشمن به فرار بیشتر است. برای خواباندن دست دشمن، قرار نداشت حتی به بهای ازدستدادن جان خود و پسرش. سردار رشید و پسرش را به خاک سپردیم؛ اما نام و یادش را چنان علمی همیشه برافراشته نگاه میداریم تا از خاطرمان نرود با او و خدایش عهدی ابدی داریم تا روزی که شمشیر انتقامگیرنده از نیام بیرون آید و آن روز ما نیز چنان سیراب خواهیم شد که بعد از آن، هرگز تشنه نخواهیم شد.
کنار یکدیگریم
نمایش «کنار یکدیگریم»، با اجرای علی عبداللهی، بخش پایانی برنامه بود. ماجرا روایتی از همدلی مردم در جنگ 12 روزۀ رژیم صهیونیستی به ایران است. داستان زوج جوانی که پنج سال از زندگی مشترکشان میگذرد و د ر خانهای اجارهای در مشهد سکونت دارند. خانوادۀ زن، ساکن تهراناند و با آغاز جنگ، به اصرار دختر و داماد، راهی مشهد میشوند.
صاحبخانه که در طول این سالها هیچگاه اجاره را افزایش نداده، قصد دارد خانهای برای خود در مشهد اجاره کند و از مستأجر میخواهد خانهای برایش پیدا کند. اما مرد، پیشنهاد میدهد که آنها به همین خانه که آنها اجاره کردهاند، برگردند و خودشان به همراه خانوادۀ همسر، به منزل پدری بروند. صاحبخانه نمیپذیرد و در اقدامی جالب، خودش به خانۀ پدری مستأجر میرود. صاحبخانه و پدر مستأجر در این مدت با هم بسیار صمیمی میشوند.
نمایش، تصویری از اوج همدلی و همراهی مردم در روزهای سخت است؛ مردمانی که در سایۀ انسانیت و اتحاد، کنار هم میمانند.