در حال بارگذاری صفحه...

در قسمت پایانی ویژه‌برنامه عاشورایی «آه و راه» عنوان شد:
ایران، سنگر جبهه مقاومت در برابر استکبار جهانی - ۱۴۰۴/۰۴/۲۲

قسمت پایانی ویژه‌برنامه عاشورایی «آه و راه»، از تولیدات مؤسسۀ آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی، با محوریت نگاه رضوی به قیام عاشورا و فرهنگ مقاومت، در بخش‌های متنوع، از شبکه 4 سیما، پخش شد.


در بخش علمی قسمت دهم از برنامۀ تلویزیونی «آه و راه» دکتر محمدرضا قائمی نیک، عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، پیرامون «اشک بر اهل‌بیت (ع) و آثار آن» سخن گفت.

اشک بر حسین (ع) دل را زنده می‌کند

دکتر قائمی نیک، در ابتدای بحث، با اشاره به حدیث امام رضا (ع) دربارۀ بکا بر مصیبت اهل‌بیت (ع)، گفت: حضرت رضا (ع) می‌فرمایند: «هر که به یاد آورد مصیبت‌های ما را و به آنچه بر ما وارد شده بگرید، روز قیامت با ما در درجۀ ماست و هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید و بگریاند روزی که همۀ دیده‌ها گریان است، دیده‌اش گریان نشود و هرکه بنشیند در مجلسی که امر ما در آن زنده می‌شود دلش روزی که تمام دل‌ها می‌میرند نمی‌میرد.»
وی ادامه داد: رشادت‌ها و حماسه‌ها بدون هیجان و گریه است، اما پیچیدگی حادثۀ عاشورا و نسبت ما با آن به نحوی است که بر مصیبت‌های سیدالشهدا (ع) می‌گرییم. 
 روزی خواهد رسید که دیده‌هایی که بر حسین (ع) گریه نکرده‌ و شادی کرده‌اند گریانند و ما در آن روز، حماسه می‌سراییم و شادیم.

 اجتماع حول گریه بر امام حسین (ع) 
قائمی نیک، با اشاره به اینکه احیای امر اهل‌بیت (ع) گاهی با بکا و گریه همراه است، خاطرنشان کرد: این بکا و گریه، نشانۀ احیای قلوب است. گریه‌ای که نه‌تنها حزن به معنای مرگ و موت در آن نیست؛ بلکه مقدمهٔ حیات و بقاست و این حزن و گریه، یاد سیدالشهدا (ع) را قرن‌ها زنده نگه داشته است. 
به همین دلیل اجتماعی که پیرامون این بکا شکل می‌گیرد دارای انسجام و عین حیات است آن هم در زمانی است که اجتماعات دیگر امکان احیاشدن، ندارند. 
این استاد دانشگاه، با بیان این که تعابیری که در ظاهر دوگانه و متضاد هستند همچون گریه و حیات، حزن و احیاگری، بیانگر پیچیدگی و رمز و رازی است که در گریه بر سیدالشهدا (ع) وجود دارد، اظهار داشت: این پیچیدگی حزن و حیات، برخاسته از پیچیدگی خود حادثۀ عاشوراست. ‌ 
سیدالشهدا (ع) در آخرین لحظات و در زمانی که اسارت اهل‌بیت (ع) و آنچه قرار است رقم بخورد، برایشان آشکار است، می‌فرمایند: من راضی به رضای تو هستم. 
 این نشانگر تفسیر خاصی از مرگ است که عین بقا و همراه با حیات و زندگی، است. 
وی در پایان، با تأکید بر اینکه با توجه به روایت، زندگی این دنیا  و آخرت به هم گره خورده است، یادآور شد: با توجه به حال و هوای خاصی که امسال در محرم وجود دارد و بیش از هر زمان دیگری ملت ایران شاهد ظهور و بروز رشادت‌هاست، به تعبیر روایت در روزی که دیده‌ها گریان است و قلب‌ها می‌میرد، این ملت زنده است و فداکاری‌های امروز منجر به پیروزی و آینده‌ای نورانی، خواهد شد.

محرم ماه برخاستن است

در بخش بعدی برنامه، الهه بیات مختاری، غزلی را در مصیبت سالار شهیدان قرائت کرد که مطلع آن چنین بود: 
هر آیینه آیینه غزل خوان شده امروز
  مبهوت تماشای شهیدان شد امروز

سپس دل نوشته ای با محوریت روایت حضرت رضا (ع)  اجرا شد. دل‌نوشته‌ای حماسی که از چشمانی گفت که در مصیبت اهل بیت (ع) می‌گریند و با اشک حماسه می‌آفرینند: «در این سرزمین صدای کاروان کربلا هنوز در گوش زمان می‌پیچد. آن که در مصیبت اهل بیت (ع) اشک بریزد نه فقط اشک می‌ریزد که پرچمی می‌افرازد در برابر طوفان فراموشی. هرکه یاد مصیبت‌های حسین (ع) را زنده کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند، در جبهۀ بیداری است.
اکنون ما در میان معرکه‌ایم و صهیونیسم در برابر جبهۀ مقاومت ایستاده است. ایران این دیار محبین حسین (ع) سینه‌اش را سنگر کرده و از غزه تا جنوب لبنان، از یمن تا مرزهای جولان، پژواک فریاد حسین (ع) شنیده می‌شود. 
محرم ماه تنها گریه نیست، بلکه ماه برخاستن است، دلها با کربلا عهد می‌بندند و ایران قیام می‌کند.»

آغاز و پایان کلامش نام حسین (ع) بود

یادی از شهید محمد مهدی طهرانچی، بخش دیگر برنامه بود که در قالب موشن گرافی ارائه شد. دکتر طهرانچی همان کسی است که رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و دکترای فیزیک و نشان درجه یک علمی، داشت. 
دانشمند، محقق و مؤلفی که می‌گفت شرط عاقبت به‌خیری و بر صراط ماندن، حسینی ماندن است.
 این خادم متواضع و همیشه متبسم امام رضا (ع)، به شاگردانش گفته بود که، به بهانۀ شب امتحان هیچ روضه‌ای را از دست ندهید. آن قدر آغاز و پایان کلامش با حسین(ع) گره خورده بود که، سرانجام به دست شر مطلق، إرباً إرباً، شد‌. 

نمایش «شمارۀ هشت»

اجرای نمایش «شمارۀ هشت»، با بازی فرشید تمری، پایان بخش برنامه بود. 
داستان به صورت مونولوگ از زبان فردی نابینا روایت می‌شود که خودش را شماره هشت معرفی می‌کند.50 سال است که د ر کفشداری مسجد گوهرشاد یعنی نزدیک‌ترین کفشداری به ضریح کار می‌کند و با زوار از کفشداری تا ضریح می‌رود و می‌آید و درد ودل‌های آنها را می‌شنود، اما تا به حال چشمش به ضریح نیفتاده است. 
از امام رضا (ع) می‌خواهد بتواند یک بار ضریح را ببیند که ناگهان چشمش را می‌گشاید و می‌بیند وسط ضریح است.
 ماجرا از این قرار است که، همان روز، پیرمردی نورانی به کفشداری گوهرشاد می‌آید و کفش‌هایش را به امانت‌داری، می‌سپارد. 
خادم به او پلاک شمارۀ 8 را می‌دهد. مرد، شمارۀ هشت را در جیبش می‌گذارد و کنار ضریح دست در جیب  می‌کند تا پولی در ضریح بیندازد که شمارۀ هشت  هم به داخل ضریح می‌افتد. 
شمارۀ هشت،  با حضور در غبارروبی به حاجتش می‌رسد که لطف اهل بیت (ع) بیش از خواستۀ ماست.

اخبـــــــار تخصصی
عضـویـت
آفرینش های هنری
اخبار
مدرسه عالی هنر رضوی
پژوهشی
نگارخانه
جشنواره های رضوان
انجمن
فروشـگــاه
تماس با‌ما
منو