آخرین شب از سلسله شبهای شعر «ارادت رضوی» انجمن ادبی مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی ویژه گرامیداشت ایام ولادت حضرت رضا(ع) در مشهدمقدس برگزار شد. برگزاری شبهای شعر «ارادت رضوی» با حضور شاعران برجسته کشور از 10 خرداد 1401 مقارن با شب ولادت حضرت معصومه(س) در قم آغاز شد و به ترتیب شهرهای شیراز، طبس و رشت نیز میزبان این برنامه شعرخوانی انجمن ادبی رضوی در دهه کرامت بودند. پنجمین و آخرین شب شعر این برنامه نیز شب گذشته با حضور اهل شعر و ادب با شعرخوانی شاعران پیشکسوت و جوان از تهران، مشهد، تربت حیدریه و کاشمر در تالار نور این شهرمقدس برگزار شد. سیدمحمد جواد شرافت نیز اجرای این شب شعر را برعهده داشت. سیدابوالفصل عصمت پرست، سعیده کرمانی، علی مقدم، عاطفه سادات موسوی، بهمن صباغزاده، سیدابوالفضل مبارز، حسین زحمتکش، سیدحسین سیدی، سیدمحمد جواد شرافت، محمدجواد غفورزاده(شفق)، عبدالجبار کاکایی و علی اصغر داوری به ترتیب شعرهای خود را در قالبهای مختلف در این محفل به ساحت حضرت رضا(ع) و حضرت معصومه(س) تقدیم کردند.
من خراب توام شب شعر ارادت رضوی در مشهد با طنین شعرهای سیدابوالفضل عصمت پرست در تالار آغاز شد: نه اینکه دور ضریحش گناه میریزد گناه زائر او بین راه میریزد نبین که دور و برش بیپناه میریزد عبا تکاند اگر پادشاه میریزد من از شلوغی باب الجواد(ع) فهمیدم نمیکند پدرش ناامید امیدم غم این صحن و سرا نیز کم از شادی نیست هیچ کس را دلِ دل کندن از این وادی نیست باد جاروکش صحنت شده من فهمیدم خادمی در حرمت سیره اجدادی نیست من خراب توام و دم به دم آبادترم در خرابات کسی این همه آبادی نیست...
حرم محرم رازه در ادامه فضای سالن معطر به صلوات محمدی حاضران است که سعیده کرمانی شاعر جوان مشهدی میخواند: حرم لبخنده، آرومه، عزیزه، دست و دل بازه حرم سنگ صبوره، مهربونه، محرم رازه یه موقع سفره عقده، یه وقت درمون بیمارا یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا حرم شیرینیِ لبخند، توی جیب خادمهاس یه کاسه آب سقاخونه توی هق هق گرماس یه چشمه اشک شوقه تو دل هر تکه آیینه جواب نامه توی ضریحه، بال آمینه حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته اذون اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته برای غربت زائر، حرم گرمای یه خونهاس برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونهاس...
حُرمت معماری ایرانی بهمن صباغزاده از تربت حیدریه نیز مهمان این شب شعر شده است و غزلی رضوی را به ساحت امام رئوف(ع) هدیه کرد: جمع داری به سر زلف پریشانی را متواتر شدهای، مرمر و پیشانی را ماه و خورشید- هر آیینه- به دل میریزند روز و شب حسرت این آینهگردانی را نقش اسلیمی خطاطی اسلامی در جلوه انداخته این معبد روحانی را پیش اهل هنر انگار دوچندان کرده حَرمت، حُرمت معماری ایرانی را در شبستان مصلی، سخن آموختهای رودکی را و منوچهری و خاقانی را ژرفنای ادبیات عرب سرزده است غایت سادگی سبک خراسانی را قفل بر قفل، غزل پشت غزل میبندم تا مگر باز کنی، قفل غزلخوانی را
حریم حضرت خورشید هشتم همچنین حسین زحمتکش در این شب شعر ویژه ایام ولادت حضرت رضا(ع) زمزمه کرد: خورشید در تلألوی گلدستهها گم است اینجا حریم حضرت خورشید هشتم است نورش چونان گرفته جهان را که ظلمت امثال من در آینه مهر او گم است هر دفعه عهد بسته و پیمان شکستهایم یک مرتبه نگفت که این بار چندم است چیزی نمانده است مرا زیر و رو کند آرامشی که در حرمش در تلاطم است از این بهشت هیچکسی را نراندهاند از این بهشت خُلد که لبریز گندم است سرگشته خویش را به حریمش رساندم دیدم نگاه پرچم او جانب قم است
این قبله دلها استاد شفق شاعر پیشکسوت انجمن ادبی رضوی نیز به روی سن آمده و در عرض ارادت شاعرانه به پیشگاه حضرت رضا(ع) خواند: ... ای آمده پابوس بزرگ آیت هستی در گوشه هر صحن و رواقی که نشستی قفل دل خود را به کدام آینه بستی؟ یک لحظه بیندیش که مهمان که هستی؟ مهمان سر سفره لطف و کرمِ دوست جان و سَرِ ما باد فدای حرم دوست هر گوشه این روضه، رفیعُ الدَرجات است این گنبد زرین نه، که این چتر نجات است این پنجره فولاد نه، این نبض حیات است این قبله دلهای «یُقیمون صلاه» است گر بر سر شرطی که «رضا» گفت بمانیم هر شب شب قدر است، اگر قدر بدانیم...
هم سفر با ابیات تا مشهدالرضا همچنین استاد عبدالجبار کاکایی که از تهران مهمان این محفل رضوی شده، شعری که به تازگی در مسیر سفر به مشهدالرضا(ع) سروده است را برای اهل هنر و معرفت خراسان قرائت کرد: چقدر آمدهاند از کجا به صحن و سرایت چقدر راز نهفته که گفتند برایت چقدر ناله و زاری، چقدر روزشماری چقدر شیون و غوغا که ریختند به پایت تو چشم بستی و بغض هزار سال تماشا حریر خونِ دل آویخته است از مژههایت ....
|